ارتقاء انسجام اجتماعی - کالبدی در بافت های فرسوده شهری از طریق طراحی فضای عمومی همسایگی

thesis
abstract

مقدمه: مروری گذرا بر آن چه که از آن با عنوان شهرنشینی مدرن یاد می شود حاکی از آن است که رواج و تثبیت الگوهای جدید در شهرسازی به قیمت تضعیف و یا از دست دادن بسیاری از «ارزش های انسانی» حاکم بر معماری و شهرسازی تمام شده است. گسترش ناموزن و نامتعادل بافت های شهری جدید، فقدان نسبی وحدت اجتماعی و افول نهادها و سازمان های اجتماعی، تغییرات فاحشی را در ساختارهای اجتماعی و ارزش هایی سبب شده است که بیشتر مردم را به همدیگر پیوند می دادند. فرآیند صنعتی شدن و حرکت به سمت شهری شدن جوامع را به سمت ساختار اجتماعی فردگرا سوق داده است که در آن رابطه منسجم معنادار و یا حتی اخلاقی میان افراد در حال کم رنگ شدن و از بین رفتن است. در شهر مدرن امروزی، که در آن روابط اجتماعی تبدیل به کالا می شود، هر کس یک فرد است و نه عضوی از جمع. طبیعتاً او بیش از آنکه یک آشنای بالقوه باشد، غریبه ای بالفعل است و « تحمل دیگری» راه گشای روابط اجتماعی است. از مهمترین تبعات این غریبه شدن شکل گیری جامعه ای است که در آن، مردم هم از نظر اجتماعی و هم از نظر اخلاقی متفرق شده اند. تماس میان مردم صرفاً به رفتارهایی رسمی و قراردادی فروکاسته شده است. ارتباطی سرد و فاقد انسجام برقرار است که هیچ رو نمی تواند متضمن قوانینی سازمان دهنده برای بهره مند شدن از مواهب زندگی اجتماعی بوده و بر ارزش های اساسی جوامع بشری متکی باشد. در این میان، نقش کالبد فضا را نیز در تقلیل روابط اجتماعی نمی توان نادیده گرفت. در سکونتگاه های معاصر دانه ها و فضاهای بافت چنان با بی تفاوتی کنار هم نشسته اند که هیچگونه احساس همبستگی یا ارتباط را به ساکنانشان القاء نمی کنند و تنها نحوه ای از فردگرایی را تبلیغ می کنند که در آن ارزش های کاذب سربرآورده از فرهنگ صنعتی جایگزین ارزش های واقعی اجتماعی شده است. این سکونتگاه ها قبل از آنکه مبتنی و بستر ساز ایجاد حس تعلق به جامعه باشند، به دلیل فقدان بستر مناسب برای رشد و شکوفایی بعد اجتماعی، سبب به وجود آمدن چند پارگی شده اند. رواج و تثبیت این الگوهای طراحی که سبب دوری گزینی از حیات مدنی و انسجام اجتماعی و گرایش بیش از حد به خصوصی سازی شده اند مسائلی هستند که زندگی در سکونتگاه های شهری را تهدید می نمایند. لذا اصلاح در روند شکل گیری فضاهای سکونتی جدید که به جهت ساختار اجتماعی، کیفیتی نازل دارند، از اهمیت ویژه ای جهت ارتقای انسجام اجتماعی - کالبدی بافت های شهری برخوردار است. اغلب شهرهای بزرگ ایران در دهه های اخیر با مشکلی به نام نوسازی بافت های فرسوده مواجه بوده اند که ریشه در توسعه برون زا ( دهه 40 – 1320 ) ، رشد شتابان جمعیت و شهرنشینی و مهاجرت های گسترده از شهر به روستا دارد. در طی سال های اخیر، سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری تلاش های فراوانی به منظور نوسازی بافت های فرسوده انجام داده و هزینه-های هنگفتی صرف نموده اند، اما به دلیل عدم توجه کافی و لازم به بعد اجتماعی و ویژگی های جوامع انسانی، در ارائه راهکارها ناموفق عمل نموده است. مدیریت شهری در صدد ارائه راهبردها و راهکارهای نوین در مواجهه با مسایل و مشکلات عرصه های نابسامان شهری اند. افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این محدوده ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیط شهری، ضرورت توجه به این مناطق را دوچندان کرده است. سیاست ها و برنامه های متعددی برای ارتقاء کیفی و ساماندهی این عرصه های شهری به اجرا گذاشته شده است، اما حجم و وسعت این مناطق از یک سو و ناکارآمدی برخی اقدامات ، دست اندرکاران را به ارزیابی و تحلیل اقدامات گذشته واداشته است. ارزیابی و تحلیل بیش از دو دهه اقدام بیانگر این واقعیت است که در اکثر اقدامات صورت گرفته، حضورپذیری و امکان فعالیت گروه های مختلف اجتماعی ، بعضا مورد بی مهری قرار گرفته است. اغلب ساکنین بافت های فرسوده در برابر فروش، تخریب و تجمیع خانه های خود مقاومت کرده و در نتیجه اغلب طرح ها با مشکلات و موانع عمده روبرو می شوند. در صورت تداوم رویه کنونی و عدم شناخت دلایل مقاومت ساکنین و عدم همراهی شهروندان در نوسازی، هزینه، زمان و انرژی فراوانی از دست خواهد رفت. در رساله حاضر سعی شده است بخش کوچک اما مهمی از مشکلات و موانع فرآیند تجدید حیات در بافت های شهری با به کارگیری سرمایه اجتماعی و در جهت ارتقای انسجام اجتماعی- کالبدی در این بافت ها مورد بازشناسی قرار گرفته و در این زمینه پیشنهاداتی ارائه گردد.

similar resources

طراحی فضای عمومی شهری در جهت ارتقاء تعاملات اجتماعی نمونه موردی: محله آقاجانی بیگ در بافت مرکزی شهر همدان

امروزه نقش فضاهای عمومی شهری به عنوان ارتباط دهنده بین مقصدها تقلیل یافته و مردم به دنبال کوتاه ترین مسیر جهت رسیدن به مقصد هستند ، اتومبیل ها، فضاهای عمومی شهر را پرکرده اند و زندگی اجتماعی شهری در حال ناپدید شدن است. مردم دیگر انگیزه ای برای مکث در فضا نمی یابند؛ چرا که محیط قابلیت تجمع پذیری را ندارد و بر اساس تمایلات، نیازها و ترجیحات مردم شکل نگرفته است . این در حالی است که مردم به حضور در...

الگوهای کالبدی همسایگی در بافت تاریخی یزد؛ شاخصه‌ها، ابزارهای معمارانه و اصول معماری همسایگی

بیان مسئله: همسایگی و تعامل همسایه‌ها از ویژگی‌های جامعۀ ساکن در شهرهای تاریخی ایران بوده است که در زندگی شهری امروز کمرنگ شده و تبعات و مخاطرات اجتماعی جدی‌ای را به همراه داشته است. موضوع مورد توجه در مقالۀ حاضر این است که چگونه کالبد معماری مجموعه‌های همسایگی شهرهای تاریخی، برخلاف شهرهای جدید، امکان برقراری روابط همسایگی را فراهم می‌آورده است. هدف پژوهش:</strong...

full text

ارزیابی اولویت های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری در شهرجیرفت با تاکید بر شاخص های اجتماعی- کالبدی

بررسی ها در حوزه اقتصادی- اجتماعی نشان می دهد، فرسودگی بافت های شهری علاوه بر موضوع کالبدی یک فرآیند اقتصادی و اجتماعی نیز هست. وجود 64000 هکتار بافت فرسوده در کشور نوسازی و بهسازی این بافت ها، مدیریت شهری را به چالش کشانده است. امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت های هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت-...

full text

انسجام درشبکه‌های همسایگی شهرمشهد

همسایگی بخش مهمی از فضای عمومی شهراست که فرصت ارتباط اجتماعی را برای ساکنین فراهم می آورد و از این جهت در تقویت انسجام شهر سهم مهمی دارد. تحلیل ثانویه داده های همسایگی بر روی 30 شبکه همسایگی در سه منطقه برگزیده شهرمشهد به روشنی نشان می دهد که انسجام رابطه ای شبکه همسایگی این شهر کمتر از حد متوسط و بیشتر نیز متکی بر پیوندهای ضعیف همسایگی است و انسجام ارزشی شبکه نیز از لحاظ شدت علائق ارتباطی و تع...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023